واکنش پادشاه عربستان به پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با تعلل بسیاری همراه بود. این موضعگیری شاید از آنجایی تقویت شد که پادشاهان آل سعود، شکست ترامپ در انتخابات را به نوعی شکست عربستان در سیاستهای منطقهای پیشِرو تلقی میکنند. سیاستهایی که بخش مهمی از آن را مواضع ضد ایرانی پادشاهان آلسعود رقم میزد و اکنون مشخص نیست که با حضورِ جوبایدن چه بر سر آنها بیاید. چند هفته پیش از پیروزی قطعی بایدن در انتخابات، او در یکی از کارزارهای انتخاباتی خود به مناسبت بزرگداشت سالروز قتل جمال خاشقچی، اظهارات تندی علیه دولت ریاض عنوان و صریحاً مطرح کرد در صورت پیروزیاش در انتخابات، در رابطه آمریکا با عربستان سعودی تجدیدنظر خواهد کرد. موضوعی که نگرانی مقامات آلسعود را از همان زمان برانگیخت و اکنون به چند دلیل اصلی این نگرانیها رو به فزونی است.
ترامپ و هماهنگی با سیاستهای منطقهای و بینالمللی عربستان
شکست انتخاباتی ترامپ، درست زمانی که وی در جریان تلاش برای برقراری صلح میان کشورهای عربی و اسرائیل، سعی داشت برای علنیسازی روابط میان عربستان و تلآویو اقدام کند، یک ضربه بزرگ برای آلسعود محسوب شد. پیش از این اقدام نیز بنسلمان آمادگی کامل خود را در صورت حمایت کامل آمریکا، برای عادیسازی این روابط اعلام کرده بود. این در حالی است که اکنون طرح ترامپ امکان دارد با وجود مدت زمان اندک باقیمانده وی در کاخ سفید با بنبست مواجه شود و حتی در نتیجه شرایط حاصل شده این امکان به وجود خواهد آمد که با حضور بایدن ورق به کلی بر ضد عربستان در منطقه برگردد.
تضعیف کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران و محور مقاومت
در شرایطی که جو بایدن بارها و بارها موضع خود در رابطه با جمهوری اسلامی ایران را در قالب بازگشت به توافقنامه برجام اعلام کرده است، آلسعود نگران کمرنگ شدن سیاستهای فشار حداکثری دونالدترامپ علیه ایران و بازگشت سیاستهای آمریکا به دوران ریاستجمهوری باراک اوباماست. در دوره مذکور، دولت اوباما، راهبرد اصلی خود در قبال ایران را، تعامل و گفتوگو با این کشور، با هدف متوقف ساختن روند فعالیتهای هستهای و حضور منطقهای جمهوری اسلامی ایران تعریف کرده بود. در این چارچوب، دولت آمریکا با کنارگذاشتن گفتمان جنگ و تهدید علیه ایران، سعی داشت تا با استفاده از تاکتیک تعامل و گفتوگو، این کشور را به بازیگری همراه با نظام بینالمللی آمریکا محور تبدیل کند. مسئلهای که در نوع خود با واکنش منفی کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس همراه بود و آنها این موضوع را، در چارچوب قدرتگیری هر چه بیشتر ایران و تضعیف موقعیت منطقهای و بینالمللی خود میدیدند. این دسته از کشورها، همزمان با روی کار آمدن دونالدترامپ و تعریف کارزار فشار حداکثری علیه ایران به مثابه سیاست اصلی دولت جدید آمریکا علیه ایران، بار دیگر احساس امنیت کرده و همکاریهای گستردهای را با دولت آمریکا جهت تشدید فشارها بر مهمترین متحد منطقهای خود یعنی جمهوری اسلامی ایران انجام میدادند. در این راستا، چندان عجیب نیست که کشورهایی نظیر عربستان که در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا روی پیروزی ترامپ به شدت حساب کرده بودند، اکنون با مستأجر جدید کاخ سفید یعنی جو بایدن که همچون اوباما، بر تعامل و گفتوگو با ایران تاکید داشته نگران باشند. در این راستا، اظهارات اخیر پادشاه سعودی مبنی بر ضرورت تداوم یافتن فشارها از جانب دولت آمریکا و دیگر کشورهای جهان علیه ایران را باید مقدمهای بر جوسازیهای گسترده بینالمللی از جانب سعودیها و جریانهای سیاسی و رسانهای همراه با آنها دانست که سعی دارند همچنان با انجام اقدامات رسانهای و تبلیغاتی گسترده، از ایران و فعالیتهای آن در حوزههای مختلف تهدیدنمایی کنند و از این رهگذر، راه را جهت تداوم روند کارزار فشارحداکثری علیه ایران هموار سازند. در واقع، آنها بر این باورند که برای حفظ روند فشارها بر ایران، اول باید جامعه بینالمللی را در این رابطه، قانع کرد.
دولت بایدن و احتمال تضعیف روند تجارت اسلحه آمریکا با دولت عربستان
یکی دیگر از محرکهای اصلی نگرانی مقامهای سعودی در مورد روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا این است که آنها نگران هستند که مبادا بایدن بر خلاف ترامپ و در چارچوب موضعگیریهای مکرر خود مبنی بر تهدیدآمیز بودن روند تسلیح عربستان سعودی، چالش جدی را در زمینه همکاریهای تسلیحاتی عربستان با دولت آمریکا ایجاد و عملاً موقعیت و جایگاه قدرت این کشور در منطقه خاورمیانه و جهان را تضعیف کند. در این رابطه، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بینالمللی بر این باورند که موضعگیریهای مکرر بایدن در مخالفت با فروش تسلیحات به عربستان سعودی و جاهطلبیهای منطقهای آن، زنگ خطر را برای حکام سعودی به صدا درآورده و آنها نگرانند که حضور بایدن در قدرت، آنها را در منطقه تضعیف و در جبهه مقابل، رقبای این کشور نظیر جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را که تواناییهای بومی در بحث نظامی دارند، تقویت کند.